انواع روشهای استخراج DNA و RNA از باکتری
مقدمه: چرا استخراج DNA و RNA از باکتری اهمیت دارد؟
استخراج DNA و RNA از باکتری یکی از پایهایترین و حیاتیترین مراحل در علوم زیستی، میکروبیولوژی و پزشکی مولکولی است زیرا این مولکولها حامل اطلاعات ژنتیکی و فعالیتهای سلولی هستند و بدون دسترسی به آنها، امکان بررسی عملکرد ژنها، شناسایی سویهها، مطالعه مقاومت به آنتیبیوتیکها، تولید پروتئینهای نوترکیب، طراحی واکسنها و اجرای تکنیکهای پیشرفتهای مانند PCR، qPCR، تعیین توالی نسل جدید و مطالعات ترنسکریپتومیک وجود ندارد. DNA ژنوم باکتری را بهصورت کامل در خود جای داده و اطلاعاتی درباره ساختار ژنی، موتاسیونها و الگوهای تکاملی فراهم میکند، در حالی که RNA محصول فعال ژنهاست و به پژوهشگران امکان میدهد بیان ژنها را در شرایط مختلف بررسی کنند و پاسخهای سلول به محیط یا داروها را تحلیل نمایند.
اهمیت این موضوع در تشخیص پزشکی و پژوهشهای بالینی دوچندان است زیرا استخراج دقیق و خالص DNA و RNA امکان شناسایی سریع عوامل بیماریزا و بررسی مقاومتهای آنتیبیوتیکی را فراهم میکند و بدون آن تشخیص زودهنگام یا طراحی درمان هدفمند ممکن نخواهد بود. علاوه بر کاربردهای تشخیصی، در تحقیقات پایه نیز استخراج اسیدهای نوکلئیک کیفیت نتایج را تعیین میکند، به عنوان مثال در مطالعات کلونینگ، تولید پروتئینهای نوترکیب و تجزیه و تحلیلهای ژنومی، موفقیت مراحل پاییندست کاملاً به خلوص و کیفیت DNA و RNA بستگی دارد و هرگونه آلودگی یا تخریب میتواند باعث نتایج نادرست شود.
همچنین، باکتریها به دلیل تنوع ژنتیکی بالا و سادگی ساختاری، مدلهایی ایدهآل برای درک اصول بنیادی زیستشناسی مولکولی هستند و استخراج دقیق اسیدهای نوکلئیک از آنها، پایهای برای کشفهای علمی در زمینه متابولیسم، تکامل و پاسخهای سلولی فراهم میآورد. بنابراین، اهمیت استخراج DNA و RNA از باکتری نه تنها در کاربردهای عملی و تشخیصی، بلکه در تحقیقات علمی، توسعه دارو و نوآوریهای بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نیز غیرقابل انکار است و این مرحله را به یکی از کلیدیترین مراحل در هر پروژه مولکولی تبدیل میکند.
چالشهای استخراج از باکتری
ساختار سلولی باکتریها بهویژه دیوارهی ضخیم آنها، اصلیترین مانع برای استخراج DNA و RNA محسوب میشود. در باکتریهای گرممثبت، لایهی پپتیدوگلیکان چند برابر ضخیمتر از گرممنفیهاست و همین باعث مقاومت بیشتر در برابر لیز سلولی میشود. علاوه بر آن، وجود نوکلئازها (بهویژه RNase) که در محیطهای مختلف فعال هستند، میتواند باعث تخریب سریع اسیدهای نوکلئیک شود. همچنین در برخی باکتریها حضور پلیساکاریدها یا لیپوپلیساکاریدها در دیواره میتواند فرآیند استخراج را مختل کند و نیاز به مراحل اضافی داشته باشد. بنابراین روشهای استخراج باید بهگونهای طراحی شوند که هم دیواره را بهطور مؤثر بشکنند و هم از تجزیهی مولکولهای هدف جلوگیری کنند.
روش نمکی (Salting-Out) برای استخراج DNA
روش Salting-Out یک تکنیک شیمیایی کلاسیک است که در بسیاری از آزمایشگاهها به دلیل سادگی و هزینهی پایین هنوز کاربرد دارد. اساس این روش بر این استوار است که غلظت بالای نمک (مانند سدیم کلرید یا آمونیوم استات) پروتئینها را رسوب میدهد، در حالی که DNA در محلول باقی میماند. پس از جداسازی پروتئینها، DNA با اتانول یا ایزوپروپانول رسوب داده میشود. این روش اگرچه سرعت کمتری نسبت به روشهای مدرن دارد، اما برای تحقیقات اولیه یا زمانی که تجهیزات پیشرفته در دسترس نیستند، یک گزینهی مطمئن و کاربردی به شمار میرود.

مراحل اصلی روش Salting-Out
اجرای این روش به مراحل دقیقی نیاز دارد. ابتدا باکتریها باید لیز شوند تا محتویات سلولی آزاد گردد؛ این کار معمولاً با دترجنتهایی مانند SDS یا آنزیم پروتئیناز K انجام میشود. سپس محلول حاوی DNA و پروتئینها با محلولهای نمکی مخلوط میشود تا پروتئینها بهطور انتخابی رسوب کنند. بعد از سانتریفیوژ، رسوب پروتئینی تهنشین شده و DNA در محلول بالایی باقی میماند. در گام بعد، با اضافهکردن الکل، DNA بهصورت رشتهای رسوب میکند. نهایتاً این رسوب با اتانول ۷۰ یا ۷۵ درصد شسته و در بافر TE حل میشود. دقت در هر یک از این مراحل تضمینکننده کیفیت DNA نهایی است.
روش ستونی (Spin-Column) برای استخراج DNA
روش ستونی یا همان Spin-Column مبتنی بر جذب DNA به غشای سیلیکا است که درون ستونهای کوچک پلاستیکی قرار داده شدهاند. وقتی محلول لیز سلولی همراه با بافرهای مخصوص به ستون اضافه میشود، DNA به سطح سیلیکا متصل میشود در حالی که سایر مولکولها عبور میکنند. سپس با چند مرحله شستوشو، ناخالصیها حذف میشوند و در نهایت DNA خالص با یک بافر مناسب جدا میشود. این تکنیک بسیار سریع است و امکان استخراج چندین نمونه در مدت زمان کوتاه را فراهم میکند. به همین دلیل، در تحقیقات مولکولی و آزمایشگاههای بالینی پرکاربردترین روش محسوب میشود.
مزایا و محدودیتهای روش ستونی
مزیت اصلی روش ستونی سرعت بالا و کیفیت بسیار خوب DNA استخراجشده است که برای کاربردهایی مثل PCR، تعیین توالی نسل جدید (NGS) و کلونینگ حیاتی است. از طرفی این روش نیازمند کیتهای تجاری و تجهیزات خاص است که هزینهی بیشتری را تحمیل میکند. همچنین در برخی موارد حجم نمونه استخراجشده محدودتر از روشهای سنتی است. اما با وجود این محدودیتها، استاندارد بودن، بازدهی بالا و قابلیت تکرار نتایج باعث شده است که روش ستونی به انتخاب اول بسیاری از پژوهشگران و مراکز تشخیصی تبدیل شود.
استخراج RNA از باکتری
استخراج RNA از باکتری یکی از حساسترین و مهمترین مراحل در تحقیقات مولکولی و ژنتیکی محسوب میشود زیرا RNA محصول فعال ژنهاست و میزان و کیفیت آن نشاندهندهی فعالیت ژنتیکی سلول در شرایط مختلف است. برخلاف DNA که ساختار نسبتاً پایدار دارد، RNA بسیار آسیبپذیر است و در حضور آنزیمهای RNase که در محیط، تجهیزات آزمایشگاهی و حتی دست پژوهشگر فراوان هستند، به سرعت تجزیه میشود. به همین دلیل هرگونه کوتاهی در رعایت نکات حفاظتی یا استفاده از مواد و تجهیزات عاری از RNase میتواند منجر به تخریب کامل RNA شود و کل پروژه تحقیقاتی را به خطر بیندازد. علاوه بر حساسیت آنزیمی، ساختار باکتریها چالش دیگری برای استخراج RNA ایجاد میکند؛ باکتریهای گرممثبت دارای دیواره سلولی ضخیم و مقاوم هستند و باکتریهای گرممنفی دارای غشای خارجی پیچیده، که هر دو نوع نیاز به روشهای خاص برای لیز شدن و آزادسازی RNA دارند.
فرآیند استخراج RNA معمولاً با آمادهسازی نمونه آغاز میشود؛ ابتدا باکتریها جمعآوری و در شرایط سرد نگهداری میشوند تا فعالیت RNase کاهش یابد. سپس سلولها با استفاده از روشهای شیمیایی، آنزیمی یا مکانیکی لیز میشوند. در روش شیمیایی، محلولهای دناتوره کننده مانند گوانیدینیوم ایزوتیوسیانات و فنل پروتئینها و RNaseهای فعال را غیر فعال میکنند و RNA را از سایر مولکولها جدا میسازند. روش آنزیمی شامل استفاده از لیزوزیم یا آنزیمهای مشابه برای شکستن دیواره سلولی است و روش مکانیکی میتواند شامل همگنسازی با bead-beating یا سونویکیشن باشد. انتخاب روش مناسب به نوع باکتری، حجم نمونه و کاربرد نهایی RNA بستگی دارد.
پس از لیز سلولها، RNA باید از پروتئینها، DNA و سایر ناخالصیها جدا شود. یکی از رایجترین تکنیکها استفاده از روش فنل-کلروفرم (TRIzol) است که در آن سه فاز مجزا ایجاد میشود: فاز آبی حاوی RNA، فاز میانی حاوی DNA و فاز آلی حاوی پروتئینها. RNA موجود در فاز آبی با الکل رسوب داده و شسته میشود تا ناخالصیهای باقیمانده حذف شوند. این روش بازده بالا و کیفیت مناسبی ارائه میدهد، اما کار با آن نیازمند دقت، ایمنی و تجربه است زیرا مواد شیمیایی مورد استفاده سمی و خورنده هستند.

روش کلروفرم-فنل برای RNA
این روش که به نام TRIzol نیز شناخته میشود، یکی از قدیمیترین و در عین حال دقیقترین تکنیکها برای استخراج RNA است. در این روش از ترکیب فنل و گوانیدینیوم ایزوتیوسیانات برای دناتوره کردن پروتئینها و غیرفعال کردن RNaseها استفاده میشود. پس از افزودن کلروفرم، مخلوط به سه فاز تقسیم میشود: فاز آبی (حاوی RNA)، فاز میانی (حاوی DNA) و فاز آلی (حاوی پروتئینها). RNA از فاز آبی جدا شده و با اتانول یا ایزوپروپانول رسوب داده میشود. مزیت اصلی این روش، خلوص بسیار بالای RNA است، اما به دلیل استفاده از مواد شیمیایی سمی و مراحل زمانبر، کمتر برای کارهای روتین روزانه توصیه میشود.
روش ستونی سیلیکا برای RNA
در این روش، RNA پس از لیز سلولی به ستون حاوی غشای سیلیکا متصل میشود. سپس با شستوشوهای مکرر، ناخالصیها شامل پروتئینها و DNA حذف میشوند. در نهایت RNA خالص با محلول RNase-free جدا میشود. این تکنیک سریع، ایمن و بسیار پرکاربرد است زیرا برخلاف روش فنل-کلروفرم، نیازی به کار با مواد شیمیایی خطرناک ندارد. همچنین بهدلیل وجود کیتهای تجاری، انجام آن برای آزمایشگاهها بسیار آسان است. تنها محدودیت آن این است که گاهی بازدهی آن کمتر از روشهای سنتی است، اما کیفیت RNA بهدست آمده برای بیشتر آزمایشهای مولکولی کافی است.
روش ذرات مغناطیسی برای RNA
روش مدرنتر استخراج RNA استفاده از ذرات مغناطیسی پوششدار است. در این تکنیک، ذرات بهطور انتخابی به RNA متصل میشوند و با استفاده از میدان مغناطیسی از محیط جدا میگردند. سپس با مراحل شستوشو ناخالصیها حذف شده و RNA آزاد میشود. این روش به دلیل سرعت بالا و امکان پردازش تعداد زیادی نمونه بهصورت همزمان در سیستمهای اتوماتیک بسیار محبوب است. اگرچه هزینهی آن بیشتر است، اما در پروژههای بزرگ مانند مطالعات متاژنومیکس یا تحقیقات بالینی گسترده ارزش سرمایهگذاری دارد.
تفاوت در استخراج از باکتریهای گرممثبت و گرممنفی
نوع باکتری نقش اساسی در انتخاب روش استخراج دارد. باکتریهای گرممثبت به دلیل دیواره ضخیم نیاز به مراحل پیشلیز اضافی دارند که معمولاً با آنزیمهایی مثل لیزوزیم انجام میشود. در مقابل، باکتریهای گرممنفی بهدلیل دیواره نازکتر و وجود غشای بیرونی با دترجنتها راحتتر لیز میشوند. این تفاوتها باعث میشود که پروتکلهای استخراج برای هر گروه از باکتریها متفاوت طراحی شود. در نتیجه، در پروژههای تحقیقاتی باید ابتدا نوع باکتری مشخص شود تا کارایی استخراج افزایش یابد.
بیشتر بخوانید:هر آنچه باید در مورد PCR بدانید | انواع PCR و چالش های آن
کنترل کیفیت DNA و RNA استخراجشده
برای اطمینان از موفقیت استخراج، کیفیت و کمیت DNA و RNA باید بررسی شود. معمولاً از دستگاههایی مانند نانودراپ یا اسپکتروفتومتر برای اندازهگیری غلظت و نسبت جذب در طولموجهای ۲۶۰/۲۸۰ نانومتر استفاده میشود. نسبت نزدیک به ۲ برای RNA و حدود ۱٫۸ برای DNA نشانگر خلوص مناسب است. علاوه بر آن، اجرای الکتروفورز ژل آگارز میتواند سلامت و یکپارچگی نمونه را نشان دهد. تخریب یا آلودگی نمونهها میتواند نتایج آزمایشهای بعدی مانند PCR یا تعیین توالی را کاملاً بیاعتبار کند.

مقایسه کلی روشهای استخراج
استخراج DNA و RNA از باکتریها یکی از مهمترین مراحل در تحقیقات مولکولی و تشخیص بیماریهاست، زیرا کیفیت و خلوص اسید نوکلئیک تأثیر مستقیم روی نتایج PCR، توالییابی و آنالیزهای ژنتیکی دارد. روشهای استخراج را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد: روشهای فیزیکی، شیمیایی و تجاری مبتنی بر کیت.
در روشهای فیزیکی، سلولها با استفاده از نیروهای مکانیکی یا تغییرات دما شکسته میشوند. برای مثال، سونوگرافی (sonication) از امواج صوتی با فرکانس بالا استفاده میکند تا دیواره سلولی باکتریها تخریب شود و DNA یا RNA آزاد شود. روش انجماد و ذوب (freeze-thaw) نیز با ایجاد کریستالهای یخ باعث ترکیدن سلولها میشود. از دیگر روشهای مکانیکی میتوان به bead-beating اشاره کرد که سلولها با ذرات کوچک و سخت کوبیده میشوند. مزیت این روشها سرعت بالا و عدم نیاز به مواد شیمیایی خطرناک است، اما بازدهی برای باکتریهای گرم مثبت با دیواره ضخیم کمتر است و احتمال تخریب RNA و DNA بالا است. این روش بیشتر برای استخراج سریع DNA برای PCR ساده مناسب است، جایی که خلوص بسیار بالا نیاز نباشد.
روشهای شیمیایی معمولاً شامل استفاده از آنزیمها و مواد شیمیایی هستند که دیواره و غشای سلولی را حل میکنند. لیزوزیم برای شکستن پپتیدوگلیکان دیواره سلولی، SDS و پروتئیناز K برای از بین بردن پروتئینها و فنل/کلروفورم برای جدا کردن DNA و RNA از پروتئینها کاربرد دارند. این روشها بازدهی بالاتری دارند و میتوانند DNA و RNA خالصتری تولید کنند که برای مطالعات دقیق ژنتیکی و توالییابی بسیار مناسب است. معایب اصلی آنها زمانبر بودن و استفاده از مواد سمی است که نیازمند احتیاط ویژه در آزمایشگاه میباشد.
روش سوم، روشهای مبتنی بر کیتهای تجاری است که امروزه رایجترین و استانداردترین روش برای استخراج DNA و RNA در آزمایشگاههای بالینی و تحقیقاتی محسوب میشوند. این کیتها معمولاً ترکیبی از لیز شیمیایی، اتصال DNA/RNA به ستون سیلیکونی یا مگنتیک بید و شستوشوی چند مرحلهای هستند. مزایای اصلی آنها سرعت بالا، بازدهی مناسب، خلوص بالا و کاهش خطر مواجهه با مواد سمی است. برای RNA بهویژه، کیتها معمولاً شامل مراحل حذف RNase و استفاده از بافرهای محافظ RNA هستند تا احتمال تخریب RNA کاهش یابد. معایب این روشها هزینه بالاتر نسبت به روشهای سنتی و وابستگی به تهیه کیت از تولیدکننده معتبر است.
در نهایت، انتخاب روش مناسب به نوع باکتری (گرم مثبت یا منفی)، نوع اسید نوکلئیک مورد نیاز (DNA یا RNA)، هدف آزمایش (PCR، توالییابی، کلونینگ) و محدودیتهای زمانی و تجهیزات آزمایشگاهی بستگی دارد. بهطور کلی، اگر هدف سرعت و امنیت بالاست، کیتهای تجاری بهترین گزینه هستند؛ اگر بودجه محدود است و توانایی کار با مواد شیمیایی وجود دارد، روشهای شیمیایی سنتی گزینه مناسبیاند؛ و اگر نیاز فوری به DNA یا RNA وجود دارد و تجهیزات لازم هست، روشهای فیزیکی میتوانند مفید باشند.

کاربردهای استخراج در تحقیقات و پزشکی
DNA و RNA استخراجشده کاربردهای گستردهای دارند. در پزشکی، برای تشخیص بیماریهای باکتریایی و بررسی مقاومتهای آنتیبیوتیکی استفاده میشوند. در تحقیقات ژنتیک، برای کلونینگ ژنها، تولید پروتئینهای نوترکیب، طراحی واکسن و مطالعه بیان ژن اهمیت دارند. همچنین در حوزه متاژنومیکس، استخراج DNA و RNA از جوامع میکروبی امکان مطالعه تنوع میکروبی در محیطهای مختلف را فراهم میکند. بنابراین کیفیت استخراج تأثیر مستقیم بر دقت و موفقیت این مطالعات دارد.
نتیجهگیری و چشمانداز آینده
با پیشرفت فناوریهای زیستی، روشهای نوین در حال توسعهاند تا استخراج DNA و RNA از باکتریها سریعتر، دقیقتر و ایمنتر انجام شود. استفاده از کیتهای ترکیبی برای استخراج همزمان DNA و RNA از یک نمونه یکی از نوآوریهای اخیر است که در صرفهجویی منابع و زمان بسیار ارزشمند است. همچنین ترکیب نانوتکنولوژی با روشهای مغناطیسی چشمانداز روشهای آینده را شکل میدهد. در نهایت، انتظار میرود در آینده نزدیک استخراج اسیدهای نوکلئیک بهطور کامل اتوماتیک و بدون نیاز به دخالت دستی انجام شود.
